ما سه تا

(18) نااميدي دوباره

1393/1/31 12:04
نویسنده : مامان الی
109 بازدید
اشتراک گذاری

من فكر ميكردم همه چي خيلي راحت باشه

ولي نيست

 

نميشه

هزينه داره

منم ندارم هزينه كنم...چه كنم؟

دوباره رفتيم دكتر

رفتيم مركز نازايي . مشخص شد مشكل چيه

يه مشكلي كه فقط با ميكرو جواب ميده و بس

مگر اينكه معجزه بشه

تقصير هيچكسي نيستوخواست خدا اينه.بگم حكمتش اينه...نميدونم چي بگم... خب شايد من نبايد مادر بشم

همسر ميگه تو حق داري مادر بشي.بيا جدا شيم.ولي نميدونه كه مادر شدن رو با اون ميخوام.من ميخوام اون باباي بچم باشه.

كلي هم بهش خنديدم به خاطر حرف جدايي.ديوانه!!!!

حالا منتظريم يا خدا پولش رو برسونه يا اينكه معجزشون

يا اينكه بازهم حكمتش اينه كه هيچكدومشو نده

تازه ممكنه با يه بار جواب نده.

نميدونم

فكرم خرابه...خيلي خراب  

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ما سه تا می باشد