ما سه تا

(10)اولین خرید

1392/5/1 12:49
نویسنده : مامان الی
136 بازدید
اشتراک گذاری

چند روز پیش از سایت فروشگاهی برات چند دست لباس و عروسک خریدم.نمیدونم چرا اینکارو کردم

شاید به خاطر اینکه امید دارم که بالاخره میای.یکمی ناز داری.ما هم که خریدارشیم.بغل

وقتی وسایلت رو به بابایی نشون دادم هم خندش گرفته بود هم بغض کرده بود.نمیدونست بخنده یا گریه کنه.اشک شوق داشت ولی پنهونش میکرد.البته طبیعیه.غرورش اجازه نمیده که احساسش رو بیان کنه.ولی من تمرینش میدم که بتونه احساساتش رو بروز بده و تخلیه کنه.برای اومدنت هم باید آمادش کنم.میدونم خجالت میکشه.خجالت

چون پدر خودش هم همینطوری بوده.هیچوقت به بچه هاش و همسرش اونجور که باید احساسش رو نشون نداده.با اینکه از ته دل دوسشون داره.ولی نمیتونه.بلد نیست.یاد نگرفته.ولی من باباییت رو آموزش میدم که هرروز داد بزنه  و بهت بگه دوستت دارم و قربون صدقت برهچشمک

این برای رشد روحی تو خیلی مفیده.

دلم میخواست عکس خریدهاتر و بذارم ولی حالا زودهاز خود راضی

اون روزی که مژده اومدنت رو بهم بدی عکسهای وسایلت رو میذارم که ببینی مامانی و بابایی برات چی خریدن

عزیزم زودی بیا...

منتظرتمقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ما سه تا می باشد